ارسطو ارسطو ، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 1 روز سن داره

ارسطو و پدر بزرگ

چند روز سفر با ارسطو

1392/1/29 20:40
895 بازدید
اشتراک گذاری

مامان ارسطو دلش براي شمال تنگ شده بود و زنگ زد كه بياييد بريم شمال.ما هم دلمون براي ارسطو تنگ شده بود وفورا قبول كرديم.بليط را گرفتيم وراهي تهران شديم.روز اول ارسطو جون هم از ديدن ما خوشش اومد وما هم عكسش را انداختيم

وقتي رفتيم شمال به لحاظ هواي شمال موهاي ارسطو جون هم فشن شد واينم عكسش

رفته بوديم خانه ي دايي علي در لاهيجان (دايي مامان ارسطو) و مامان مامان بزرگ هم همراه ما بود.ارسطو جون با مبينا جون هم كه دختر دايي است بازي كرد و يه مقدار هم در بغل من نشست كه همه ي عكساش را اينجا گذاشتم

 

پشت خونه اي كه مستقر شده بوديم زمين سر سبزي داشت .هر چه به ارسطو اين بعبعي ها را نشان دادم توجهي نكرد چون فعلا اينها را نميشناسه!اين هم عكساشنیشخند

رفتيم كوه و ارسطو جون در بغل من بود وچند تا عكس توسط مامانش از ما گرفته شد

وقتي ارسطو جون را داشتيم ميبرديم كنار دريا او هم تدارك خوابيدن را ميديدخنثی

اين هم ساختماني كه توي يكي از اتاقهاش مستقر بوديم

وقتي كنار دريا رسيديم ارسطو جون داخل ماشين خواب رفته بود وديگر نميشد دريا را به او نشان دادواين هم ماشيني كه ارسطو جو در اون خوابيده بود.

فرداي آنروز مامان و مامان بزرگ ارسطو رفته بودند خانه ي فاميلها و من وارسطو تنها بوديم و از خوشيها و نا خوشيها چند تا عكس گرفتم. حالا اگه مامان ارسطو اين عكسا را ببينه ميگه الهي بميرم چرا گذاشتي بچم گريه كنه!

اين هم مناظري كه از خانه ي ما پيدا بود

و بدين ترتيب بعد از 3 روز ما به تهران برگشتيم و آخرين لحظه خدا حافظي با ارسطو هم چون از خواب بيدار شده بود عكسي ازش انداختم(ساعت 4 صبح) اين هم عكسش

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (19)

مجيد
30 فروردین 92 10:25
ماشالا چه پسر نازي شده
مامان یاسمن و محمد پارسا
31 فروردین 92 12:07
وای چه پسر ناز و خوشمزهای شده


ممنون
م(خط خطی خوانا)
31 فروردین 92 16:11
عکسا عاللی بودن بخصوص از پایین عکس 11 و 12 از ارسطو جان ماشالا بزرگ شده بقیه عکس ها هم عالی بود بام سبز لاهیجان نرفتید؟ خووووووووووووووب میاید شمال خوووووووووووووووووووووووووووب ارسطو خیلی جیگره راستی همیشه باید تو ماشین همون مدلی بخوابه؟!!!! بد عادت میشه ها بزرگ بشه چی کار میکنید اونوقت فک کنم پاهاشو باید از شیشه ماشین بندازه بیرون تا خوابش ببره خوشم میاد که مامان ارسط واسه شمال اومدن پایه س
پرستوي مهاجر
1 اردیبهشت 92 19:45
سلام به به ارسطو جان چقدر شبيه پدر بزرگشه اما نميدونم چرا بابابزرگش همش از بودن توي عكسا طفره ميره ؟ يه روزي اين سوال ميشه سوال ارسطو


ارسطو جون خيلي خوشكل تر بابا بزرگشه بخاطر همين هم من عكسام را كنار او نميذارم
علامه كوچولو
2 اردیبهشت 92 10:17
الااااااااااااااااااااهي چه سفري چه عكسهايي چه پسري ماشاءالله
مرجان مامان آران
2 اردیبهشت 92 19:26
هميشه خوش باشيدددددددددددددد ايشالااا
امیر مهدی و عمی
8 اردیبهشت 92 14:24
سلام بر پدر بزرگ مهربون و گل پسر نازنین
خیلی عکساتون قشنگ هستند واقعا لذت بردم[ گل]
ما که دو نوه گلتونو می بینیم خیلی خوشحال میشیم خدا حفظشون کنه
دستتون درد نکنه.


ممنون ولی آدرسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسس؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
علامه كوچولو
10 اردیبهشت 92 8:17
جبرئیل آمده بود .. علی و جمله ملائک بودند .. و محمد، عرق وحی به پیشانی داشت .. و خدا داشت ترنم می‌کرد !! در میان سخنانش، غزلی نغز سرود ... نام آن شعر نکو ، "حضرت زهرا" بود! ******************** سلام عيدتان مبارك مبارك
فلوریا مامان دیانا
10 اردیبهشت 92 9:13
زیباترین واژه بر لبان آدمی واژه “مادر” است زیباترین خطاب “مادر جان” است “مادر” واژه ایست سرشار از امید و عشق واژه ای شیرین و مهربان که از ژرفای جان بر می آید **روز مادر مبارک**
شقایق مامان آرشا
11 اردیبهشت 92 17:43
سلام عزیزم من از طرف کوجولوهای عزیز تو این روز براتون پیغام می دارم تقدیم به تو مامان مهربون. من یه گلم تویی برام یه ریشه مادر بمون کنار من همیشه کنار من بمون تا همیشه که هیچکی مثل مادرم نمی شه
زندایی
13 اردیبهشت 92 0:21
قربونت برم که اینقدر خوردنی شدی چقدر خوشگل و ماه شدی دلم برای سفت ماچ کردنت تنگ شده خیلی خیلی دوست دارم
شقایق مامان آرشا
13 اردیبهشت 92 9:49
همیشه به سفر و خوش باشید
ميم
17 اردیبهشت 92 9:37
اي جوووووونم چند وقت بود نيومده بودم وبلاگ و نديده بودمش. با اين عكس ها و مطالبي كه نوشتين كلي كيف كردم. مرسي



خداروشكر كه با ارسطو همه چي خوبه






ممنون
م خط خطی
18 اردیبهشت 92 18:02
ارسطو جون کجایی ببین گلشید جونی کلی عکس گذاشته ها عقب میمونیا بددددو بددددو برو عکساتو بیار بذار اینجا
علامه کوچولو
21 اردیبهشت 92 20:32
سلااااااااااام امام محمد باقر علیه السلام فرمودند :اگر مومنی را دوست دارید آمدن رجب را به او مژده دهید عیدتان مبارک
علامه كوچولو
26 اردیبهشت 92 8:10
از رسول اکرم(ص) روایت شده که فرمودند: ” از نخستین شب جمعه ی ماه رجب غفلت نکنید چه آن شب را ملائکه “شب رغائب” نامند و آنچنان است که چون ثلث شب بگذرد در آسمانها و زمین ملکی باقی نمی ماند مگر اینکه درکعبه و حول آن جمع می شوند و خداوند به آنها خطاب فرموده ، گوید: ای ملائکه ی من ! هرچه میخواهید از من بخواهید … آنها گویند : پروردگارا !، حاجت ما این است که روزه دارن ماه رجب را بیامرزی . خدای تبارک و تعالی فرماید : چنین کردم و مناسبتر آن است که هرکس این خبر را بشنود در این شب بر ملاوکه درود بسیار بفرستد اَللُمّ عَجِّلِ لِوَلیِکَ اُلفَرَج . ما رو هم از دعای خیر خودتون محروم نفرماییدالتماس دعا
م (خط خطی های خوانا)
27 اردیبهشت 92 18:42
نمیخاید از ارسطو جون هم عکس بذارید بابا بزرگ؟
مامان ایسا
31 اردیبهشت 92 19:22
چه پسر نازیییییییییییخوشحال میشم با هم تبادل لینک کنیم
ارلا
14 خرداد 92 14:30
سلام وب جالبی داری چه نی نی های نازی داری وااااای خدای من چه مطالبی خوبی اگه دوست داشتی برای تبادل لینک باهم داشته باشیم به من اطلاع بده عزیزم منتظرتم