بلاخره دلمون براي ديدنش يه ذره شده بود

1391/10/2 17:02

390 بازدید

اشتراک گذاری

بلاخره دلمون براي ديدن ارسطو جون يه ذره شده بود و من و مامان بزرگش رفتيم تهران تا ببينمش و در اين دو روزي كه اونجا بوديم كلي بوسيدمش تا جايي كه صورت ارسطو جون من كهير زد قلب وچند تايي هم عكس ازش گرفتم كه در روزهاي آينده منتشر خواهم كرد

عكس ارسطو

پسندها (0) پسندیدم

شما اولین مشوق باشید!

مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (4)

علامه کوچولو
2 دی 91 14:17

چه پسته خوش طعم و خوش رنگی

ممنون مامان محمد باقر جان

مامان دیانا
2 دی 91 15:37

سلام به روی مااااااااااااااااااااااااااااااهت

خاله چقدر بزرگ شدی! نشناختمت!!1

فدات بشم که داری سینه خیز میری

بابابزرگ ارادتمندیم هاااااااااااااااااااااااا

ممنون وسپاسگزارم از مامان ديانا جون و چاكر ديانا جون هم هستيم

هیراد و عمه لیلاش
2 دی 91 17:10

*سلام ، امیدوارم یلدا بشما خوش گذشته باشه *
من در مسابقه سوگواره محرم اتلیه سها به رای شما نیاز دارم
لطفا به وبلاگم بیایید ادرس مسابقه لینک در قسمت پست ثابت میباشد
قول میدم ٣٠ ثانیه بیشتر از وقت نازنینتونو نگیره
منتظرکمکتون هستم دوستای خوبم
راستی اگر قبلا به کوچولوی دیگه ای رای دادید میتونید دوباره برید و به هیراد جون رای بدید

داديم آنهم 5

مرجان مامان آران
4 دی 91 12:52

اخیییییییییییی چه خوب که باهم بودین

ایشالا همیشه خوش باشید ارسطو جونم بوسسسسسسسسسسسسسسسسس

ماهم اپ کردیم

ارسطو و پدر بزرگ

بلاخره دلمون براي ديدنش يه ذره شده بود

نظرات (4)

مطلب بعدی

مطلب قبلی