ارسطو اردك شد!
نقل قول از مادر ارسطو: ديشب ارسطو خيلي توي خواب كركر ميكرد و دائم اين كارش ادامه داشت ومن هم در خواب وبيداري آرامش ميكردم.يك وقتي از شب احساس كردم يك اردك نزديكم خوابيده،پيش خودم فكر ميكردم اردك توي لحاف من چكار ميكند.بلاخره بعداز مدتي متوجه شدم كه اين چيزي كه من فكر كردم اردك است ،بچه خودمه و آنوقت بود كه هوشيار شدم و به او شير دادم.البته شير خودم را دادم چون خيلي گرسنه بود مجبور شد تا آنرا نوش جان كند وبلاخره شيشه بهش ندادم.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی