ارسطو ارسطو ، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 12 روز سن داره

ارسطو و پدر بزرگ

گريـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــه.....

ارسطو جون با اينكه چهل ويك  روز دارد و بقولي چله داري هم كرده ولي گريه هايش ادامه دارد . ما هم هر روز به مطالب وبلاگ و سايتها دل خوش ميكنيم كه گريه ها طبيعي است! در اين وبلاگ هم همين حرف را زده ...
30 شهريور 1391

ارسطو خدا را شكر بهتر شده

  ارسطو جون كمي بهتره هر چند دكتر مادرش را از همه خوردني ها باز داشته! ولي روي هم رفته ارسطو يك مقدار از دادهايي كه ميزد را كم كرده. شير اسب هم نتونستيم براش گير بياريم .روغن خشخاش را روي شقيه اش ميماليم تا بخوابد ولي او بجاي خوابيدن هوشيارتر ميشود! ...
30 شهريور 1391

ارسطو را آرام كردم

  ارسطو شب قبل خيلي اذيت مامانش كرده بود بطوري كه يك لحظه نگذاشت مامانش بخوابد. صبح من او را از مادرش گرفتم و كمي شير خشك دادم و سپي در لحاف و تشك خودم خواباندم او هم كمي بازي كرد و نق هم زد وبلاخره خوابش برد. مامانش هم از اين فرصت استفاده كرد و يك ساعتي خوابيد ...
21 شهريور 1391

اولين پست وبلاگ واينكه بنظر ني ني وبلاگ عاليه!

اين اولين پست اين وبلاگ است با توجه به اينكه ارسطو خان از روز اول وبلاگ داشتن و من نتونستم آنرا به اينجا منتقل كنم تعدادي از عكسهاش در اينجا ميباشد. قبلا از ارسطو جون عذر خواهي ميكنم. ...
20 شهريور 1391

چرا بچه ها شير را بالا مي آورند؟

  ارسطو امروز سي روزه است گاهي شير خشك وگاهي شير مادر ميخورد وگاهي هم بالا مي آورد. امروز خيلي گريه ميكرد و به خودش ميپيچيد شايد دل درد بود. دو روزي هم ني ني وبلاگ تعطيل كرده بود وامشب متوجه شدم باز شده ...
17 شهريور 1391

گريه ها ادامه داشت

  ارسطو جان ديشب را باز نگذاشت كه مادر جونش استراحت كند.گريه هاي او ادامه داشت وحتي تا اين ساعت هم كه پست را ميگذارم خيلي آرام نگرفته ،من براي چند دقيقه توانستم او را آرام ببينم و عكسي ازش بگيرم ...
17 شهريور 1391