باز هم دوماه تاخير
يك هفته پيش ارسطو به سراغ ما آمده بود ولي زياد از يزد خوشش نميومد و دوست داشت بره انار و با بچه ها بازي كنه..
روز آخري كه ميخواستن برن تهران بهانه گرفت كه او را دوباره به انار ببرن و چقدر لباش كبود شده بود و حالم يه جوري شد
اين چند روز دوتا عكس به زحمت تونستم ازش بگيرم و دوتا عكس ديگش كه خوشكل شده توسط باباي ارسطو گرفته شده
عكساي بالا مال منه كه گرفتم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی